رفتم قصابی میگم:ببخشید چربی دارین؟میگه:واسه کباب میخوای؟
گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ واسه گوسفندمون میخوایم آخه چربیش کمه گفتم.یخورده از شما ببرم

.
.
.
.
پشه اومد تو اتاق داداشم میگه مخوای بکشیش؟
پـَـــ نــه پـَـــ چون نیشم زد دلم نمیاد بکشمش آخه خونم تو بدنش جریان داره.

.
.
.

داشتم هسته رو از دور پرت میکردم تو سطل آشغال.مادرم چرا از اینجا پرت میکنی؟
پـَـــ نــه پـَـــ برم دورتر پرتاب سه امتیازی بندازم ببرنم تیم ملی
.
.
.
.

مادربزرگمو با ویلچر میبردم دکتر.دوستم منو دیده میگه:میبریش دکتر؟
گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ دارم میبرم آکادمی آمادش کنیم با.تیم ملی بفرستیمش پارالمپیک لندن مدال بیاره واسه کشور.

.
.
.
.
زنگ زدم به منشي ميگم فكس را استارت كن ميگه ميخواي فكس بفرستي؟
ميگم: پـَـــ نــه پـَـــ مي‌خوام با بوقش بندری برقصم!!! نمی رقصی بام؟

.
.
.

به دختره میگم:چرا هرکی خوشکله واسه ما ناز میکنه؟
میگه:یعنی منم دارم ناز میکنم؟گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ موندم تویه زشت دیگه چرا ناز میکنی

.
.
.

به منشیم میگم:فردا صب نمیام .میگه:اداره؟
گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ خواستگاریت... خسته شدم از بس هرروز اومدم خونتون جواب رد دادی دیگه نمیام

.
.
.

به مغازه داره میگم:آقا گلاب دارین؟میگه واسه خودتون میخوای؟
میگم: پـَـــ نــه پـَـــ خواستم قبلش بریزم صورتت بگم گلاب به روتون دستشویی دارم

.
.
.

رفتم فروشگاه خریدامو کردم میخوام حساب کنم..کارت اعتباریمو در میارم..میگه عابر بانکه؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ علامت مخصوص حاکم بزرگ احنرام بگذارید!

.
.
.

از استخر اومدیم بیرون میگم چشمام.قرمز شده و میسوزه...میگه بخاطر کلرشه؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ مار ماهی داشت زهرش رفته تو چشمم!

.
.
.

به مادر بزرگم میگم اونجا نشستی بی زحمت سیستم منو روشن کن میگه دکمشو بزنم ؟؟؟؟
پـَـــ نــه پـَـــ ازش خواهش کن !!

.
.
.

تو آنتالیای ترکیه یساعت گشتیم یه نفر زبونمونو بفهمه پیدا کردیم میگم این سواحل کجاش باحالتره؟
میگه منظورت خانوماشه؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ آب های نیلگونش

.
.
.

به بابا بزرگم میگم داروهاتو سر وقت میخوری؟
گفت پـَـــ نــه پـَـــ نا منظم میخورم میکروبا غافلگیر شن ( یعنی پ ن پ تا این حد پیشرفت کرده ها )

.
.
.

به دوستم میگم ماشین استارت نمیزنه.میگه:یعنی هل بدم؟ پـَـــ نــه پـَـــ لج کرده خواهش کنیم روشن میشه.

.
.
.

دیشب دو تا هزار پا رو زمین همدیگرو بغل کرده بودن و ....دختره گفت اااا هزار پان همدیگرو بغل کردن؟؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ زیپ شلوارته افتاده زمین

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: